دیگه دیانا بزرگ شده
بالاخره جمعه گذشته(22 آذر ماه) دیانا پس ازنوزده ماه از شیرخوردن دست کشید البته به کمک صبر زرد(یه داروی گیاهی که تو عطاری ها هست و به همین منظور استفاده میشه ) تو این یه هفته دختر گلم شبها خواب آرومی نداشته شب اول که اصلا نخوابید کلی گریه و بعدش هم شب بیداری و بازی با اسباب بازی هاش تا همین دیشب هم هر شب دو سه بار بیدار میشه و گریه می کنه نمی دونم گرسنشه و چشه نمی دونم. اما فسقلی حساب تو این یکی دوماهه زبل شده کلی شعر رو نصفه یاد گرفته . هفته پیش کل مجموعه کتابهای شعر می می نی رو براش خریدم کلا خیلی به کتاب علاقه داره. شعرهای که دیانا یاد گرفته: جوجه جوه طلایی بارون میاد چرچر یه توپ دارم حسنی نگو بالا بگو توپولو...
نویسنده :
مامان
15:06